شیمیست آینده
پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 10:37 ::  نويسنده : فرشاد ذهاب       

شيمي و قران

   

 

نگارش یافته توسط سعید پورمند   

 

جدول تناوبي 114 عنصر اصلي داره وتعداد سوره هاي قران هم ۱۱۴تا هستند ويا اينكه عدد جرمي آهن 56 و عدد جرمي سيليسيم 27 است و سوره حديد (آهن) پنجا ه و ششمين سوره قرانه و سوره نمل (مورچه)كه بيشتر بدنش از سيليسيم تشكيل شده بيست و هفتمين سوره قرانه يا مطلب زير رو كه توي يكي از سايتا خوندم و به نظرم خيلي به شيمي ربط داره اميدوارم خوشتون بيات اگه مطلب يا آدرس ديگه اي پيدا كردم حتما بهتون اطلاع ميدم:

 

 

 



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 10:34 ::  نويسنده : فرشاد ذهاب       

                                                        بسم تعالي

                                                             

دانشگاه پیام نور گناوه

دانشکده علوم پایه- گروه شیمی

رشته شیمی کاربردی

                                                     گزارش كار آز شيمي فيزيك1

نام آزمايش:   تعيين نقطه  ذوب مولي نفتالین                                                               تاريخ آزمايش:92/2/23

اعضاي گروه : مهدي كللي ، حسن حسيني لقب، فرشاد ذهاب                              ارائه دهنده: فرشاد ذهاباستاد:خانم دهقاني

 

هدف آزمايش: :  تعيين نقطه ذوب مولي نفتالين

وسايل لازم:  ترازو ، پیپت با پوار ، قیف شیشه ای ، ارلن ، شیشه ساعت ، حمام آب گرم، اسپاتول ،چسب نواري ، دماسنج ،گيره ، همزن ، لوله آزمايش

مواد لازم: نفتالين 99% ، بنزن 99.5 درصد ، آب

تئوري :

گرما سبب ازدياد حرکت مولکولهاي موجود در شبکه بلور جامد مي گردد اين ازدياد حرکت در هر سه بعد حرکت انتقالي و چرخشي و ارتعاشي صورت مي گيرد . حرکت مولکولها بتدريج زياد شده و کم کم قدرت پيوندهاي ميان ذرات کاهش مي يابد تا جايي که اين مولکولها از قيد شبکه رها شده و داراي حرکت آسانتري مي گردند . در اينگونه موارد اصطلاحاٌ گفته مي شود که جامد ذوب مي گردد حال اگر همچنان به ترکيب گرما داده شود حرکت مولکولها نيز افزايش يافته و تا جايي مي رسيم که مولکولها خود را از سطح مايع رها کرده و وارد فاز گاز مي شوند و باصطلاح مايع تبخير مي شود .

اگر اين فرايند در محيط بسيار بزرگي رخ دهد که تمام ذرات وارد شده به فاز گاز در محيط پراکنده شوند تمام ماده تبخير مي گردد ولي اگر محيط محدود باشد اين تبخير به جايي مي رسد که تعداد ذرات وارد شده به فاز گاز و خارج شده از آن به فاز مايع با هم برابر مي شوند و فرايند به حالت تعادل مي رسد در چنين مواقعي بخار ايجاد شده بر سطح مايع فشاري را به سطح مايع وارد مي کند که بنام فشار بخار معروف است .

درمورد دماي ذوب نيز نقش اساسي در بالا يا پايين بودن دوماي ذوب را پيوندهاي ميان ذرات ايفا مي کنند و هرچه پيوندهاي ميان ذرات محکمتر باشد دماي ذوب بالاتر است و به علت انسجام بالاي پيوندهاي کوولانسي معمولاٌ اينگونه مواد داراي دماي ذوب بالاتري نسبت جامدات يوني و يا مولکولي هستند چون اساساٌ پيوندهاي کوولانسي نسبت به پيوندهاي يوني و واندروالس و يا يون دو قطبي داراي استحکام بيشتري هستند .

در جنين مواردي با استفاده از مفهوم پتانسيل شيميايي و اين نکته که در حالت تعادل پتانسيل شيميايي يک جزء در دو يا چند فاز با هم برابر است مي توان براي چندين غلظت مختلف از حلال و مقدار معيني از گونه مورد آزمايش و با داشتن رابطه ميان کسر مولي و دماي ذوب ، دماي ذوب ماده مورد نظررا در حالت خالص آن يافت . در اين آزمايش بااستفاده از تولوئن دماي ذوب نفتالين يافته شده است .

نفتالين ماده اي آلي است با دو حلقه بنزني به هم پيوسته ، از خانواده هاي مواد آروماتيکي و با فرمول C10H8 است.

تولوئن نيز ماده اي آلي است با يک حلقه بنزني و در گروه آروماتيکي قرار دارد  با فرمول مولکولي C6H5-CH3 اين ماده قادر است که نفتالين را در خود حل کند و در اين آزمايش بعنوان حلال استفاده مي گردد . بعلت همخانواده بودن نفتالين و تولوئن انحلال اين ماده در تولوئن تقريباٌ آسانتر از ساير مواد معدني صورت مي گيرد و ترکيب ايجاد شده داراي همگني بيشتري نسبت به ساير ترکيبات است .

  شرح آزمايش :

ابتدا از وسايلي كه متصدي آزمايشگاه در اختيار ما قرار داده است شيشه ساعت را برداشته و بوسيله ترازو هفت و نيم گرم نفتالين توزين كرده و وارد لوله آزمايشي كه از قبل تميز و خشك شده  مي كنيم و سپس 3 ميلي ليتر بنزن از زير هود به وسيله پيپت برداشته و به نفتالين درون لوله آزمايش افزوديم و دماسنج جيوه اي كه به وسيله چسب نواري به لوله ي آزمايش متصل شده است را درون گيره قار داده و آن را محكم مي كنيم دماسنج و لوله آزمايش از پايين بايد در يك سطح باشند . لوله آزمايش را به همراه دماسنج وارد حمام آب گرم كه از قبل آماده شده است كرديم و در اين حالت محلول را خوب هم مي زديم و اين كار را ادامه داديم تا نفتالين ذوب شد و محلول همگني بدست آمد در اين شرايط لوله آزماش را از حمام بيرون آورديم و در يك ارلن خالي قرار داديم به طوري كه با هيجا برخوردي نداشته باشد( تا دماي ديگر اجسام برآن تاثر نگذارند) و همزن را تميز كرده و منتظر مي شويم كه نفتالين شروع به جامد شدن كند و در اين هنگام همزن را در محلول نفتالين فرو برديم و وقتيبر روي همزن خودش را گرفت درجه حرارت را ياداشت كرديم . اين آزمايش را چهار مرتبه ي ديگر با اين تفاوت كه به جاي 3 ميلي ليتر بنزن 1 ميليتر به آن افزوديم را انجام داديم كه مقادير و اعدادي بدست آمد كه در جدول زير مشاهده مي كنيد

 

 

مرحله

nبنزن مول

mنفتالين گرم

V بنزن يلي ليتر

دماي انجماد محلول (سانتيگراد)

Tk

1/T

Hf      

1

0.0338

7.5

3

32

305

3.2*10-3

-4.10*10-4

2

0.0450

7.5

3+1=4

29.5

302.5

3.3*10-3

-5.15*10-4

3

0.563

7.5

4+1=5

26

299

3.34*10-3

-6.12*10-4

4

0.675

7.5

5+1=6

24

297

3.36*10-3

-6.98*10-4

5

0.0788

7.5

6+1=7

22

295

3.38 *10-3

-7.77*10-4

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

گرما سبب ازدياد حرکت مولکولهاي موجود در شبکه بلور جامد مي گردد اين ازدياد حرکت در هر سه بعد حرکت انتقالي و چرخشي و ارتعاشي صورت مي گيرد . حرکت مولکولها بتدريج زياد شده و کم کم قدرت پيوندهاي ميان ذرات کاهش مي يابد تا جايي که اين مولکولها از قيد شبکه رها شده و داراي حرکت آسانتري مي گردند . در اينگونه موارد اصطلاحاٌ گفته مي شود که جامد ذوب مي گردد حال اگر همچنان به ترکيب گرما داده شود حرکت مولکولها نيز افزايش يافته و تا جايي مي رسيم که مولکولها خود را از سطح مايع رها کرده و وارد فاز گاز مي شوند و باصطلاح مايع تبخير مي شود .

اگر اين فرايند در محيط بسيار بزرگي رخ دهد که تمام ذرات وارد شده به فاز گاز در محيط پراکنده شوند تمام ماده تبخير مي گردد ولي اگر محيط محدود باشد اين تبخير به جايي مي رسد که تعداد ذرات وارد شده به فاز گاز و خارج شده از آن به فاز مايع با هم برابر مي شوند و فرايند به حالت تعادل مي رسد در چنين مواقعي بخار ايجاد شده بر سطح مايع فشاري را به سطح مايع وارد مي کند که بنام فشار بخار معروف است .

درمورد دماي ذوب نيز نقش اساسي در بالا يا پايين بودن دوماي ذوب را پيوندهاي ميان ذرات ايفا مي کنند و هرچه پيوندهاي ميان ذرات محکمتر باشد دماي ذوب بالاتر است و به علت انسجام بالاي پيوندهاي کوولانسي معمولاٌ اينگونه مواد داراي دماي ذوب بالاتري نسبت جامدات يوني و يا مولکولي هستند چون اساساٌ پيوندهاي کوولانسي نسبت به پيوندهاي يوني و واندروالس و يا يون دو قطبي داراي استحکام بيشتري هستند .

در جنين مواردي با استفاده از مفهوم پتانسيل شيميايي و اين نکته که در حالت تعادل پتانسيل شيميايي يک جزء در دو يا چند فاز با هم برابر است مي توان براي چندين غلظت مختلف از حلال و مقدار معيني از گونه مورد آزمايش و با داشتن رابطه ميان کسر مولي و دماي ذوب ، دماي ذوب ماده مورد نظررا در حالت خالص آن يافت . در اين آزمايش بااستفاده از تولوئن دماي ذوب نفتالين يافته شده است .

نفتالين ماده اي آلي است با دو حلقه بنزني به هم پيوسته ، از خانواده هاي مواد آروماتيکي و با فرمول C10H8 است.

تولوئن نيز ماده اي آلي است با يک حلقه بنزني و در گروه آروماتيکي قرار دارد  با فرمول مولکولي C6H5-CH3 اين ماده قادر است که نفتالين را در خود حل کند و در اين آزمايش بعنوان حلال استفاده مي گردد . بعلت همخانواده بودن نفتالين و تولوئن انحلال اين ماده در تولوئن تقريباٌ آسانتر از ساير مواد معدني صورت مي گيرد و ترکيب ايجاد شده داراي همگني بيشتري نسبت به ساير ترکيبات است .



پنج شنبه 9 خرداد 1392برچسب:, :: 10:31 ::  نويسنده : فرشاد ذهاب       

سخني از بزرگان :

بدترين گناه آن است كه كاري را كه نمي تواني انجام     بدهي برعهده بگيري.




تغییر دردناک چهره زمین در عصر انسان

اگر زمین شناسانی از سیاره ای بیگانه ، ده ها میلیون سال بعد سیاره زمین را بررسی كنند، آیا ردپای واضح و متمایز انسان را در لایه های برهم انباشته سنگ و رسوبات زمین تشخیص خواهند داد؟

به بیان دیگر به همان سبك و سیاقی كه دایناسورها و حقیقت ناپدید شدنشان از صفحه روزگار به نشان گذاری و مشخص كردن دوران ژوراسیك و كرتاسه كمك كرد، آیا انسان هوشمند نیز یك دوران زمین شناسی با مختصات و سرگذشت خود را تعریف خواهد كرد؟

جالب است بدانید تعداد زیادی از دانشمندان كه برخی از آنها در سمپوزیوم یكروزه انجمن زمین شناسی بریتانیا در لندن گردهم جمع شده بودند، پاسخ مثبت به این پرسش می دهند. گردهمایی صاحب نظران درباره بازشناسی نقش انسان در سیاره و تعریف دوران زمین شناسی دیگری با محوریت بشر، در حالی به میزبانی زمین شناسان برگزار می شود كه حضور دانشمند برجسته ای همچون پل كراتزن، فرصت مغتنمی برای طرح این موضوع فراهم كرده است. این برنده نوبل شیمی از چند سال پیش كه نام جدیدی برای این دوران زمین شناسی پیشنهاد كرده، تحول و تغییر نگرشی اساسی در تفكرات علمی جهان را با نگاهی جدی به تعقیب ردپای انسان بر قامت سیاره یعنی آنجا كه پای دوران نوینی از زمین شناسی زمین با عنوان انتروپوسن یا عصر انسانی زمین به میان می آید، كلید زده است.

این دانشمند شیمیدان كه منافع جایزه نوبل خود را در افشا كردن نقش فرساینده و تحلیل برنده تركیبات شیمیایی مصنوع انسان برای لایه ازن محافظتی جو اختصاص داده است، این اصطلاح را اساسا تعبیری قراردادی برای مجموعه تغییراتی می داند كه با عاملیت انسان شناخته می شوند.

به اعتقاد وی، این موضوع كه عصر بشر، دورانی كوتاه یا بلند خواهد بود، معلوم نیست؛ اما برای نخستین بار در تاریخ ۷ / ۴میلیارد ساله زمین، یك موجود واحد نه تنها به حالتی افراطی و از لحاظ ریخت شناسی، شیمی و زیست شناسی زمین را تغییر داده است، بلكه اكنون نیز بر آنچه وقوع یافته و همچنان بر سر زمین می آید، واقف است.

دانشمند دیگر این جمع ارل الیس ـ استاد جغرافیا و بوم شناسی در دانشگاه مریلند ـ عصر بشر و كنش مالكانه انسان نسبت به زمین را این گونه تعبیر می كند: «ما زمین را از هم پاشیدیم و تصاحب كردیم». به باور وی، ما نمی دانیم در كل دوران انسانی چه اتفاقی قرار است بیفتد. می تواند خوب یا حتی بهتر باشد؛ اما لازم است به صورتی متفاوت و جهانی نسبت به تصرف مالكیت سیاره بیندیشیم.

در مورد دایناسورها، محتمل ترین نظریه آن است كه توسط سنگ آسمانی غول پیكری كه دمای زمین را تا زیر آستانه بقایشان سرد كرده محو و نابود شده اند. چنانچه درجه حرارت زمین، ۵ یا ۶ درجه سانتی گراد بالاتر رود (كه به قول اقلیم شناسان می تواند ظرف یك قرن اتفاق بیفتد) ، سرنوشتی مشابه دایناسورها، انتظار انسان ها را می كشد؛ اما باید توجه داشت دایناسورها تا قبل از آن كه سنگریزه ای كیهانی به دوران زندگیشان پایان دهد، بیشتر از ۱۵۰ میلیون سال حیات داشته اند. این واقعیت در حالی است كه انسان، تنها سابقه حضوری حدود ۲۰۰ هزار ساله روی زمین را پشت سر دارد كه در مقام مقایسه با دایناسورها، چشم برهم زدنی در زمین شناسی به حساب می آید.

تفاوت كلیدی دیگر بین انقراض دایناسورها و وضعیت آتی انسان ها در این است دایناسورها از چیزی كه بر سرشان خراب شده، بی اطلاع بودند و بالطبع در مرگ و نابودی خودشان نقش و دخالتی نداشتند؛ اما در مقابل، انسان ها معماران اصلی تغییرات بیشماری بوده اند كه برای نظام زمین، تهدیدآمیز به شمار می روند. با آن كه كراتزن یك دهه قبل، عبارت انتروپوسن را ابداع كرد اكنون و با توجه به اوضاع و احوال سیاره ابتكار عمل این دانشمند در نامگذاری عصر انسانی و دوران انتروپوسن بیش از پیش در اظهارات صاحب نظران و اهل فن خودنمایی می كند. با این تفاصیل، برخی صاحب نظران نیز به نوعی به اغراق و بزرگنمایی در این جریان معتقدند و این موضوعات را ـ در یك سطح و تراز ـ به فضل فروشی یا مته به خشخاش گذاشتن نزدیك می دانند.

به عنوان نمونه ای از این واكنش ها، پیرامون این موضوع كه حضور نوع بشر و نشان گذاری زمین شناختی آینده، استحقاق بازشناسی توسط كمیسیون بین المللی چینه شناسی را دارد یا خیر، اختلاف نظرهای زیادی میان كارشناسان حوزه زمین شناسی در جریان است. در عین حال این مفهوم، ما را به تفكر و تعمق وامی دارد كه آیا اثر متفاوت و فوق العاده بشریت بر سیاره می تواند به پیامدهای ناخواسته، نامطلوب و چه بسا كنترل ناپذیر بینجامد و در صورت مثبت بودن جواب، بشریت باید در قبال آن، چه كاری صورت دهد.

برای پاسخ به این سوال ژان زلاسیویچ، استاد دانشگاه لیستر، سرپرستی گروهی از زمین شناسان را برای ماموریتی سفارشی برعهده دارد. ماموریت خطیر گروه، طرح پیشنهادی برای این مساله است كه دوران انتروپوسن را باید به ۱۵۰ و اندی قرن ـ شامل عصرها، عهدها، دوران ها، مبادی و حوادث تاریخی ـ اضافه كرد كه این ۶ / ۳ میلیارد سال واپسین از تاریخ زمین، رسما در دل آن تقسیم شده است. ارائه پیشنهادی برای این مساله در حالی است كه برایان لاول، استاد كمبریج و رئیس انجمن زمین شناسی بریتانیا نیز بر پیچیدگی و دشواری كار این گروه تاكید می كند و معتقد است آنها باید مفاهیم ضمنی این قضیه را با استفاده از معیارها و ضوابط كلاسیك تشخیص دهند؛ چراكه هنوز شواهد كافی برای بازشناسی و تشخیص رسمی یك مرز جدید در سوابق زمین شناسی وجود ندارد.

به اعتقاد دانشمندان، تغییر تند و ناگهانی ـ در یك مقیاس زمانی زمین شناسی ـ كه ساخته و پرداخته انسان باشد، بسیار وحشت آور خواهد بود. پیش بینی و ترسیم چنین تصویر دردناكی از عملكرد انسان بر زمین در حالی است كه تصویر معاصر زمین گواهی می دهد سوزاندن سوخت های فسیلی تركیب جو را تغییر داده و غلظت دی اكسیدكربن را تا سطوحی پوشیده از نظر و ناپیدا حداقل برای ۸۰۰ هزار سال و چه بسا ۳ میلیون سال به جلو رانده است. پیامد گرمایش جهانی به خودی خود، تغییرات دیگری را در مقیاس جهانی و سیاره ای به جریان انداخته است؛ ذوب كلان و حجیم یخ پوسته (بخش هایی از زمین كه به طور عادی از یخ و برف پوشیده اند) و همچنین اسیدی شدن اقیانوس ها ازجمله نمونه های شاخص و مطرح تغییرات پیروی گرمایش جهانی به شمار می روند.

در طول نیم میلیارد سال گذشته، ۵ مورد نابودی كامل از این دست وجود داشته است و اكنون در حالی بیشتر دانشمندان متفق القول از ورود ما به ششمین مورد آن خبر می دهند كه نرخ ناپدید شدن گونه ها در این انهدام كلی ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر میزانی است كه در اصطلاح نرخ زمینه گفته می شود. شاخص كلیدی دیگری كه در این عرصه مطرح می شود و از هم اكنون نیز شاهد خودنمایی آن در حد یك پدیده جهانی و معضل زیست محیطی آبی هستیم، طغیان گونه های مهاجم مهاجر است از طریق مخازن آب تعادل كشتی ها، سفرهای هوایی و سایر سفرهای قاچاقی صورت می پذیرد.

این حادثه سراسری یا به اعتقاد دانشمندان «رویداد همگون شدن جمعی» اتفاقی نادر در سابقه باستان شناسی یك میلیون ساله از زمان حاضر به شمار خواهد رفت. این تغییر و دگرگونی سراسری به نحوی خواهد بود كه حتی پوسته بیرونی سیاره ـ سنگ كره یا لیتوسفر ـ نیز دچار دگرگونی و تغییر شكل می شود.

در همین رابطه و در مقام قیاس و تشبیه عملكرد آینده انسان در آنچه تجدید نیمرخ و تغییر شكل زمین عنوان می شود، شاید یادآوری تصویری از گذشته نه چندان دور كه جیمز سیویتسكی ـ استاد دانشگاه كلرادو و از مدعوین این همایش ـ به آن اشاره می كند، راهگشا باشد.

طبق توصیف جالب وی، ما همچنان مشغول تراشیدن و حجاری سطح زمین هستیم. این گفته درواقع اشاره به ۲ قرن عملیات معدن كاری در مقیاس صنعتی، جنگل زدایی و كشاورزی دارد. به عنوان نمونه تنها هزاران سدی كه از اواسط قرن نوزدهم ساخته شده اند، شكل سیستم آبی سیاره زمین را به كلی تغییر داده است.

با این اوصاف، چنین به نظر می رسد كه برای تایید اعتبار و اثبات مفهوم انتروپوسن یا عصر انسانی زمین، تمامی این گونه تغییرات مقارن دامنه تغییر موجود در دوره زمین شناختی فعلی ما ـ دوران هولوسین ـ اندازه گیری و سنجیده خواهد شد؛ عصری كه از حدود ۱۲ هزار سال قبل و به موازات خروج زمین از آخرین عصر یخبندان آغاز شده است. از سویی زمین شناسان معتقدند نفوذ و تاثیر انسان بر محیط جهانی باید نظام زمین را ظاهرا و منطقا به جایی آن سوی منحنی تغییرپذیری دوران هولوسین رانده باشد؛ اگر سنجش كلیدی را غلظت دی اكسیدكربن در جو (برحسبppm ) بدانیم این غلظت، در دامنه ۲۶۰ تا ۲۸۵ ppm برای تقریبا ۱۲ هزار سال باقی مانده، اما امروزه این میزان در ۳۹۰ ppm قرار دارد و به طور قابل ملاحظه ای به مقادیر بالاتری طی دهه های پیش رو صعود می یابد.

در این میان، چنانچه شبكه بی اندازه پیچیده فعل و انفعالات شیمیایی و زیستی كه متحمل بخش اعظم حیات و تداوم و حفظ آن است، به صورتی خطرناك تعادلش برهم بخورد، سیاره ما موازنه نوینی به خود خواهد دید، به نحوی كه در گذشته نیز چنین تجربه ای را از سر گذرانده است. البته انسان ها ممكن است این گذار و تحول را سخت و گران تر از گذشته بیابند. چنین زمینی به اعتقاد دانشمندان سیاره ای گرم تر، توفانی تر و با تنوع زیستی كمتر خواهد بود و ما نیز به عنوان موجودیت ساكن در آن نیازمند انعطاف پذیری زیادی خواهیم بود.

درخصوص توضیح و تعریف دقیق مفهوم دوران انتروپوسن، مساله زمانبندی نیز به عنوان پرسش و محل تردید قضیه مطرح است. برخی پژوهشگران طرفدار تاریخ گذاری این عصر با شروع كشاورزی هستند كه موعد آن را به حدود ۸۰۰۰ سال پیش ارجاع می دهد. با وجود این، نظر بیشتر صاحب نظران بر آن است كه چكش این میخ طلایی را در میانه قرن نوزدهم بزنند یعنی زمانی كه موتور بخار و به دنبال آن سوخت های فسیلی رسما ضربه مهلكی را به سیاره زمین زدند كه البته این روند هنوز هم در حال سرعت گرفتن است.

شاید یادآوری این نكته خالی از لطف نباشد كه تنها ۶ دهه پیش و حوالی سال ۱۹۵۰، این روند سرعت گرفت كه از آن با عنوان شتاب بزرگ یاد می شود و شاخص های كلیدی زیادی را به نمایش گذاشت كه روی نمودار، همانند موشكی آماده خیزبرداشتن هستند؛ شاخص هایی همچون جمعیت، سدبندی رودخانه ها، مصرف آب و كودهای شیمیایی، مصرف كاغذ، گردشگری و وسایل نقلیه از جمله مثال های مطرح آن به شمار می روند. همین موارد به نوبه خود به افزایش غلظت گازهای گلخانه ای، تقلیل ازن، ایجاد سیلاب های بزرگ، كاهش منابع شیلات و ماهیگیری، زوال جنگل ها و تلفات گونه ها دامن زده است. جالب اینجاست تغییر شكل و دگرگونی چشمگیری كه تاكنون در زمین شاهد آن بوده ایم، عمدتا از ناحیه ۲۰ درصد از جمعیت جهان كه در كشورهای توسعه یافته و ثروتمند زندگی می كنند، صورت گرفته است.

با این اوصاف، برای صاحب نظرانی همچون كراتزن كه نام انتروپوسن یا عصر انسانی را به مجموعه این تغییر و دگرگونی ها اطلاق می كنند، جای امیدواری وجود دارد كه طرح این عبارت به متمركز ساختن ذهن و اندیشه بشریت نسبت به چالش های پیش روی وی و سیاره كمك كند. به واقع همان گونه كه این دانشمند در همایش لندن خاطرنشان كرد، این تعبیر قراردادی، می تواند به عنوان یك تغییر الگویی تمام عیار در تفكر علمی جهان مطرح شود؛ البته این مهم پیش از آن كه به طور رسمی پذیرفته شود، احتمالا ۲۰ سال دیگر زمان خواهد برد.

 



ادامه مطلب ...


سه شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:45 ::  نويسنده : فرشاد ذهاب       

برف چگونه تشکیل میشود؟
تشکیل دانه برف هنگامی شروع می شود که بخار آب بر روی دانه های ذره بینی غبار متراکم می شود
ساختمان منحصر به فرد یک دانه بزرگ برف ناشی از واکنش های شیمیایی و درجه حرارت دائما در حال تغییر است.
دانه برف پیش از آن که به پایین حرکت کند، به سوی بالا حرکت می کند:
۱) در حالی که قطره آب به سوی بالا حرکت می کند، به صورت یک منشور شش وجهی منجمد می شود.
۲) به علت آنکه یخ در نزدیک لبه ها سریع ترین رشد را دارد، حفره هایی درون آن تشکیل می شود.
۳) رشد سریع تر در گوشه های بلور باعث می شود که آن به صورتی شش شاخه بزرگ شود.
۴) با ادامه صعود بلور برف، هوا سردتر می شود و در منهای ۱۲ درجه سانتی گراد شاخه ها پهن هستند.
۵) در منهای ۱۳ درجه سانتی گراد رشد شاخه های بلوری باریک تر می شود.
۶) در منهای ۱۴ درجه سانتی گراد شاخه های جانبی هم روی بلور برف شروع به رشد یافتن می کنند. بلورها به یکدیگر می چسبند و دانه های برف را تشکیل می دهند.
هنگامی که این دانه به اندازه کافی سنگین شد تا بر نیروی هوای در حال صعود غلبه کند، به پایین می افتد.
۷) هنگامی که دانه برف سقوط می کند، هوای گرمتر باعث می شود که شاخه های جانبی بیشتری با نوک های طویل تر و باریک تر روی آن تشکیل شود.

منبع:همشهری آنلاین




نابغه
هایی که کودن شمرده می شدند !!!

 

۱- آلبرت انیشتن: در کودکی دچار بیماری
دیسلسیک بود. یعنی معنی و مفهوم کلمات و عبارات را درست تشخیص نمی داد. معلم آلبرت
انیشتن او را عقب مانده ذهنی، غیر اجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می
کرد، ضمنا وی دوبار در امتحانات کنکور دانشگاه پلی تکنیک زوریخ مردود
شد!!

۲- توماس ادیسون: که معلمانش از آموزش او در
مدرسه عاجز مانده بودند در تمام طول تحصیل کم ترین نمره ها را از درس فیزیک می گرفت
ولی همین شخص بعدها موفق شد بیش از هزار وصد و پنجاه اختراع به جامعه بشریت عرضه
کند که بیشتر آنها در زمینه علم فیزیک بوده است!!

۳- بتهون:
معلم او می گفت در طول زندگیش “اوچیزی یاد نخواهد گرفت

۴- پیکاسو:
یکی از معروفترین نقاشان جهان بدون کمک و حضور پدرش که در زمان امتحانات کنارش می
نشست نمی توانست در درس هایش نمره قبولی کسب کند!!

۵- هیلتون:
که مالک بیش از ۳۰۰ هتل در سرتاسر دنیاست در دوران کودکی برای گذران زندگی مجبور
بود کف سالنها و هتل ها را طی بکشد!!

۶- جیمز وات: که مخترع ماشین
بخار بود فردی کودن توصیفش می کردند!!

۷- امیل
زولا: نویسنده بزرگ فرانسوی دانش آموزی تنبل بود که در مدرسه از
درس ادبیات معمولا نمره صفر می گرفت!

۸- ناپلئون بنا پارت:
مدرسه خود را با رتبه ۴۲ به عنوان یک دانش آموز غیر ممتاز ترک
کرد!!

۹- لویی پاستور: در مدرسه یک محصل متوسط بود و در
دوره لیسانس در درس شیمی بین ۲۲ نفر رتبه ۲۲ را کسب
کرد!

 



سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:4 ::  نويسنده : فرشاد ذهاب       

طنز هیدروژنی

 

لیتیم به سدیم گفت او گاه برای برقراری پیوندها با ما اظهار تمایل می‌كند. كِی این رسم بین ما بود؟


سدیم: شنیده‌ام H كاملاً عریان است و هیچ پوششی از الكترون ندارد. واقعاً بی‌شرمی نیست؟


لیتیم: اگر الكترون هم پیدا كند. گاز می‌شود, فرار می‌كند. او بندبشو نیست. ما عنصر گازی نداشتیم؟


سدیم: اگر H در فعالیت‌های الكترولیتی مانند ما به كاتد می‌رود یك نیرنگ است. شنیده‌ایم گاه در چهره‌ی هیدرید H و به طور مذاب به آند می‌رود.


لیتیم: پیوند ما با عناصر دیگر از جمله هالوژن‌ها یونی است. كووالانسی نیست. امّا او پیوند كووالانسی برقرار می‌كند.


سدیم: بلی ما در خانواده‌ی خود عنصری این گونه دورو نداریم. او گاه كاتیون و گاه آنیون می‌شود.


لیتیم: فعالیت ما در حالت فلزی زبانزد خاص و عام است. برّاق و رسانای الكتریسیته هم هستیم او چه شباهتی به ما دارد؟


سدیم: درست است او از تبار ما نیست. ما كِی آنیون شده‌ایم؟ باید عذرش را خواست.


هیدروژن سراغ خانواده‌ی هالوژن‌ها می‌رود و خود را منسوب به آن‌ها معرفی می‌كند و می‌گوید: من مانند فلوئوروكلر گازی شكل هستم. حتی با همة كوچكی و سبكی حجمی برابر آن‌ها اشتغال می‌كنم (4/22 لیتر), شما بیشترین تمایل وصلت را با قلیایی‌ها دارید. من هم بی‌میل نیستم. من به صورت ملكولی مانند شما دو اتمی هستم.


آن‌ها او را پذیرفتند, امّا زمانی بعد احساس می‌كنند این یك وجبی آن‌ها را فریب داده است, چرا كه او كاهنده است و آن‌ها اكسنده. او چه ربطی به آن‌ها دارد. عذرش را می‌خواهند.


هیدروژن سراغ خانواده‌ی كربن می‌رود و اظهار هم‌بستگی می‌كند و می‌افزاید لایه‌ی ظرفیت من مانند لایه‌ی ظرفیت شما نیمه‌پر است. ما الكترونگاتیویته مشابه داریم و به جای پیوند یونی پیوند كووالانسی برقرار می‌كنیم. اما الماس و سیلیسیم با آن وقار و داشتن شبكه وسیع كووالانسی از ابتدا نسبتی بین خود و آن جزء ناچیز ندیدند و بی‌اعتنا طردش كردند. بلی هیدروژن از آن به بعد گوشه‌ی تنهایی برگزید و دانست كسی كه چند چهره دارد تنها می‌ماند.

 

طنز هیدروژنی

 

لیتیم به سدیم گفت او گاه برای برقراری پیوندها با ما اظهار تمایل می‌كند. كِی این رسم بین ما بود؟


سدیم: شنیده‌ام H كاملاً عریان است و هیچ پوششی از الكترون ندارد. واقعاً بی‌شرمی نیست؟


لیتیم: اگر الكترون هم پیدا كند. گاز می‌شود, فرار می‌كند. او بندبشو نیست. ما عنصر گازی نداشتیم؟


سدیم: اگر H در فعالیت‌های الكترولیتی مانند ما به كاتد می‌رود یك نیرنگ است. شنیده‌ایم گاه در چهره‌ی هیدرید H و به طور مذاب به آند می‌رود.


لیتیم: پیوند ما با عناصر دیگر از جمله هالوژن‌ها یونی است. كووالانسی نیست. امّا او پیوند كووالانسی برقرار می‌كند.


سدیم: بلی ما در خانواده‌ی خود عنصری این گونه دورو نداریم. او گاه كاتیون و گاه آنیون می‌شود.


لیتیم: فعالیت ما در حالت فلزی زبانزد خاص و عام است. برّاق و رسانای الكتریسیته هم هستیم او چه شباهتی به ما دارد؟


سدیم: درست است او از تبار ما نیست. ما كِی آنیون شده‌ایم؟ باید عذرش را خواست.


هیدروژن سراغ خانواده‌ی هالوژن‌ها می‌رود و خود را منسوب به آن‌ها معرفی می‌كند و می‌گوید: من مانند فلوئوروكلر گازی شكل هستم. حتی با همة كوچكی و سبكی حجمی برابر آن‌ها اشتغال می‌كنم (4/22 لیتر), شما بیشترین تمایل وصلت را با قلیایی‌ها دارید. من هم بی‌میل نیستم. من به صورت ملكولی مانند شما دو اتمی هستم.


آن‌ها او را پذیرفتند, امّا زمانی بعد احساس می‌كنند این یك وجبی آن‌ها را فریب داده است, چرا كه او كاهنده است و آن‌ها اكسنده. او چه ربطی به آن‌ها دارد. عذرش را می‌خواهند.


هیدروژن سراغ خانواده‌ی كربن می‌رود و اظهار هم‌بستگی می‌كند و می‌افزاید لایه‌ی ظرفیت من مانند لایه‌ی ظرفیت شما نیمه‌پر است. ما الكترونگاتیویته مشابه داریم و به جای پیوند یونی پیوند كووالانسی برقرار می‌كنیم. اما الماس و سیلیسیم با آن وقار و داشتن شبكه وسیع كووالانسی از ابتدا نسبتی بین خود و آن جزء ناچیز ندیدند و بی‌اعتنا طردش كردند. بلی هیدروژن از آن به بعد گوشه‌ی تنهایی برگزید و دانست كسی كه چند چهره دارد تنها می‌ماند.

 

طنز هیدروژنی

 

لیتیم به سدیم گفت او گاه برای برقراری پیوندها با ما اظهار تمایل می‌كند. كِی این رسم بین ما بود؟


سدیم: شنیده‌ام H كاملاً عریان است و هیچ پوششی از الكترون ندارد. واقعاً بی‌شرمی نیست؟


لیتیم: اگر الكترون هم پیدا كند. گاز می‌شود, فرار می‌كند. او بندبشو نیست. ما عنصر گازی نداشتیم؟


سدیم: اگر H در فعالیت‌های الكترولیتی مانند ما به كاتد می‌رود یك نیرنگ است. شنیده‌ایم گاه در چهره‌ی هیدرید H و به طور مذاب به آند می‌رود.


لیتیم: پیوند ما با عناصر دیگر از جمله هالوژن‌ها یونی است. كووالانسی نیست. امّا او پیوند كووالانسی برقرار می‌كند.


سدیم: بلی ما در خانواده‌ی خود عنصری این گونه دورو نداریم. او گاه كاتیون و گاه آنیون می‌شود.


لیتیم: فعالیت ما در حالت فلزی زبانزد خاص و عام است. برّاق و رسانای الكتریسیته هم هستیم او چه شباهتی به ما دارد؟


سدیم: درست است او از تبار ما نیست. ما كِی آنیون شده‌ایم؟ باید عذرش را خواست.


هیدروژن سراغ خانواده‌ی هالوژن‌ها می‌رود و خود را منسوب به آن‌ها معرفی می‌كند و می‌گوید: من مانند فلوئوروكلر گازی شكل هستم. حتی با همة كوچكی و سبكی حجمی برابر آن‌ها اشتغال می‌كنم (4/22 لیتر), شما بیشترین تمایل وصلت را با قلیایی‌ها دارید. من هم بی‌میل نیستم. من به صورت ملكولی مانند شما دو اتمی هستم.


آن‌ها او را پذیرفتند, امّا زمانی بعد احساس می‌كنند این یك وجبی آن‌ها را فریب داده است, چرا كه او كاهنده است و آن‌ها اكسنده. او چه ربطی به آن‌ها دارد. عذرش را می‌خواهند.


هیدروژن سراغ خانواده‌ی كربن می‌رود و اظهار هم‌بستگی می‌كند و می‌افزاید لایه‌ی ظرفیت من مانند لایه‌ی ظرفیت شما نیمه‌پر است. ما الكترونگاتیویته مشابه داریم و به جای پیوند یونی پیوند كووالانسی برقرار می‌كنیم. اما الماس و سیلیسیم با آن وقار و داشتن شبكه وسیع كووالانسی از ابتدا نسبتی بین خود و آن جزء ناچیز ندیدند و بی‌اعتنا طردش كردند. بلی هیدروژن از آن به بعد گوشه‌ی تنهایی برگزید و دانست كسی كه چند چهره دارد تنها می‌ماند.

 

واکنش پذیری

 

 

دانش آموزی از من پرسید : آقا اجازه چرا واکنش پذیری فلزهای قلیایی از قلیایی خاکی بیشتره ؟ حکایتی از ادبیات کلاسیک کشورمان با این مضمون برایش تعریف کردم : فرزند توانگری به فرزندی درویشی طعنه زد که قبر پدر تو مشتی خاک و گچ است اما قبر پدر من مجلل و با شکوه سرپا ایستاده است . فرزند درویش بلافاصله در جوابش گفت تا پدر تو بخواهد از زیر این همه آهن و سنگهای قیمتی بیرون بیاید پدر من به بهشت رسیده است .در اینجا نیز تا فلزهای قلیایی خاکی بخواهند دو الکترون لایه ظرفیت خود را از دست دهندو به آرایش پایدار گاز نجیب برسند فلزهای قلیایی با از دست دادن فقط یک الکترون فوری این کار را انجام می دهند .

 

 

 



سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 8:58 ::  نويسنده : فرشاد ذهاب       

لهي نامه ي شيمي...

 

*خدايا تك الكتروني هستم درمدارمعصيت،مراازترازمعصيت به ترازاصلي كمال بازگردان وبه هسته ي معرفت نزديك كن...

*الهي مراثابت قدم كن تاهم چون cs(سزيم)كمترين ميل رابه گرفتن الكترونگاتيوي گناه داشته باشم...

*الهي قلبم راحرم امن خودت كن تااوربيتال خالي قلبم به دست شيطان هواوهوس نيفتدومثل N(نيترو‍‍‍ژن)وo(اكسيژن)وF(فلوئور)وNe(نئون)هميشه غيربرانگيخته دربرابرمحرمات باشم...

*الهي كاش غم هاي دلم درزلال اشك هايم هم چون نيتراتها درآب حل شوند...

*خدايا عظمت رادرنگاه من درخواص شدتي ايمان افرادقرارده،نه درخواص مقداري آنها...

*وبالاخره...خدايا كاري كن درگرماي رازونيازباتو،سوختني كامل داشته باشم.........               

"آمين

 

لهي نامه ي شيمي...

 

*خدايا تك الكتروني هستم درمدارمعصيت،مراازترازمعصيت به ترازاصلي كمال بازگردان وبه هسته ي معرفت نزديك كن...

*الهي مراثابت قدم كن تاهم چون cs(سزيم)كمترين ميل رابه گرفتن الكترونگاتيوي گناه داشته باشم...

*الهي قلبم راحرم امن خودت كن تااوربيتال خالي قلبم به دست شيطان هواوهوس نيفتدومثل N(نيترو‍‍‍ژن)وo(اكسيژن)وF(فلوئور)وNe(نئون)هميشه غيربرانگيخته دربرابرمحرمات باشم...

*الهي كاش غم هاي دلم درزلال اشك هايم هم چون نيتراتها درآب حل شوند...

*خدايا عظمت رادرنگاه من درخواص شدتي ايمان افرادقرارده،نه درخواص مقداري آنها...

*وبالاخره...خدايا كاري كن درگرماي رازونيازباتو،سوختني كامل داشته باشم.........               

"آمين

 



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شیمیست آینده و آدرس shimest.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 3
بازدید کل : 175
تعداد مطالب : 28
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

آمارگیر حرفه ای سایت